آمار زاده براي اميد: نه به غايت

۱۳۸۹ فروردین ۱۴, شنبه

نه به غايت

من گريستم
اما نه به غايت!
پس خنديدم به اميد نجات
 اما خسته شدم
 اينبار هم نه به غايت!
فرياد زدم که ای چراغ به دستان، راهی، گريزگاهی، مامنی براي نجات
اما دريغ از نشانی!
پس گشتم،
اما نه به غايت!
اکنون نشسته‌ام در اين ايستگاه عبور
خسته‌ام و متنفر از خودم
اما
نه به غايت!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر