آمار زاده براي اميد: تلنگر

۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

تلنگر

امروز استاد یه حرف جالب زد.
حرفی که شاید کل کلاس رو به سکوت فرو برد!
وقتی پای نمره گرفتن و نمره دادن وسط اومد، رو کرد به بچه ها و گفت:
اگه بحث فقط نمره گرفتنه، پس چرا موقع انتخاب رشته، کمی دقت نکردین تا یه رشته ساده تر انتخاب کنید! مگه روانی بودین که اومدین برق! اینهمه رشته دیگه! چرا فکر نکردین ببینید می خواید از زندگیتون لذت ببرید یا ....
یه کم که فکر کنیم، میبینیم راست میگه!
واقعا وقتی می خوایم انتخاب رشته کنیم، به این فکر میکنیم که چه راهی می خوایم بریم و از اون راه پرس و جو می کنیم؟ یا فقط می خوایم دهن دور و بریامون و از اسم رشتمون پر کنیم؟!
استاد مثال از روانشناسا می زد، اما شما هر رشته ای که فکر می کنید سادست رو بذارید جلو خودتون ببینید با این چیزی که الان روبروتونه چقدر فرق داره و کدوم شما رو به اون چیزی که می خواید میرسونه؟!
هر چی باشه، تا سی سالگی که به درس و سربازی و این مسخره بازیا میره! اگه به 50 برسیم، بیست سال وقت داریم حسرت عمر رفتمونو بخوریم!
کاش قدرت درست فکر کردن پیدا کنیم!
بعد قدرت انتخاب کردن!
در نهایت قدرت به عهده گرفتن مسوولیت کارا و انتخابامونو!

۴ نظر:

  1. امید جان به استاد محترم بگو که ما کجا باید یاد می گرفتیم که انتخاب درست چقدر تو زندگی آدم مهم است؟از مدرسه یا از جامعه؟پدر مادرها هم که...
    ولی تو می تونی خودت باشی از این به بعد...آدمها خیلی توانا هستند
    ولی اگر تلنگرش محکم بوده دستش درد نکنه
    میترا

    پاسخحذف
  2. آره خوب قبول دارم، اما به اون نمیشه گفت! باید به خودمون بگیم تا این 3 تا نقطه جلوی اسم خودمون وقتی پدر و مادر شدیم قرار نگیره!
    برای من که دیگه دیره!به آخر راه این درس رسیدم. اما شاید کارایی بکنم!:)

    پاسخحذف
  3. منظورم این بود که سیستم مشکل داره و ما چقدر می توانیم نو یک کار جمعی تنهایی بدویم...
    پدر مادرها بیش تر از توانشون مایه می گذارند و از خودشون می گذرند.در صورتیکه همه فقط یک بار زندگی می کنندو این شامل آنها هم می شه
    سیستم مشکل داره...
    اما این خوب که می خواهی یک کارایی بکنی.موفق باشی

    پاسخحذف