و خداوند معجزه را آشکار کرد!
بر بنده‌ای که عشقش را از ياد برده بود!
حکمت چنين مي‌نمود که عشق مي‌بايد پر مي‌کرد،
کلمات مردی را که در نيمه‌راه بودن و نبود شدن ظهور کرده بود!
عشق مي‌رسد!
بدانگونه آشکار که کسی شايد جز
مقصود معجزه
از آن آگاه نخواهد شد!
-اين قانون اشارت است! هويدا و پنهان!-
معجزه مي‌گويد:
بگذار به هنگام، آنچه که داری، برترين چيزی باشد که مي‌توانی بيابی!
هرچه ميشود بشود!
سعادت هميشه هست!
معجزه چه آشكار چه نهان،تنها يك حقيقت را بيان مي كند "سعادت در گرو عشق"
پاسخحذفاما عشق هراس آلود است و آدمي را تنها ترس از پا در مي آورد، آنچنان كه نه به عشق و نه حتي به سعادت ديگر اميدي ندارد.
اما عشق معجزه است كه فرصت هراسيدن را نخواهد داد،اين هان معجزه است.
اميد جان:
پاسخحذفبرات بهترين آرزوها را دارم.
"برترين چيزها"
"يافتن"
"سعادت"
"عشق-معجزه-اميد"
همه ي چيزهاي گمشده اي كه بشراين روزها سخت به آن ها نيازمنده
درود بر تو
:)
پاسخحذفممنونم، همینطور برای شما
وقتي معجزه شد دلم ميگفت باور نكن اينها همه صحنه سازي فرشتگان براي تزيين دنياست...
پاسخحذفاما آن شبنم براق روي گل را يادت است؟
حجت هميشه مثل يك نامه نيست...
گاهي فقط يك قطره اشك است!
خيلي زود برايت تمام ميشود...
پس حواستو جمع نشونه ها کن!
پاسخحذفهرچی گشتم، هیچ جا ندیدم خود خدا بیاد فیس تو فیس با بنده اش حرف بزنه!این همه نشونه و خواب ما!؟!