در سکوت و سکون اين پلهاي سيمانی،
عبور ميکنم از خيانت عميق جويها به کوچه هموار!
و با ايستادن بيش از حد خود،
ميترسم از سنگيني بار اندامم،
بر پشت اين فرزندان آب و سيمان که انگار ناجي من و کوچهاند!
سخت تر که باشی،
مطمئن تری!
مطمئن تر که باشی،
سنگينتر بار بر پشتت مينهند!
و اگر تو به سوی پیروزی گام برداری،این زیباترین
پاسخحذفلحظه برای پلی است که از روی آن گذر کرده ای
موفق باشی...میترا
پس چه غلطي كنيم؟
پاسخحذفمیتونی هیچ کاری نکنی!
پاسخحذفمیتونی هم تحمل کنی!
چاره ای نیست! هست؟!
پس کلا هر چی سنگین تر و مطمئن تر باشی لِه تری... الهی شکرت !
پاسخحذف*
از دریافت سگنال کمک خرسندیم اگر چه کسی به دادمان نرسید آخر!! :)
چقدر قشنگ نوشتی،
پاسخحذفبارها بهش فکر کردم آدما در حالی که دوست ندارن باریو به دوش اونا بکشونن ولی برای این کار تلاش می کنن شاید این جوری احساس می کن که هستن یا حس می کنن که بودنشون دیگرون می بینن!!!